همشهری آنلاین - سارا جعفرزاده: او اکنون حدود ۴ سال است که در فرهنگسرای گلستان حافظ تدریس و تفسیر میکند. کارش را ابتدا در فضای مجازی با شرح و نقد اشعار حافظ، مولوی و عطار آغاز کرده و خوشبختانه با استقبال خوبی در آن فضا روبه رو شده و مخاطبان زیادی جذب کرده است. بعد از آن تصمیم به گسترش کارش گرفته و اکنون فعالیتهایش صرفا در فضای مجازی نیست. او دو روز در هفته در کلاسهایش میزبان حافظ دوستان بوده و حال و هوای محفلشان دیدنی و مباحثش بسی شنیدنی است.
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
پیر و جوان شیفته حافظند
در محفل حافظ سن مطرح نیست از دانشآموز ۱۷ ساله گرفته تا بانوی ۶۰ ساله، در محفل حافظ حضور دارند و برای شروع کلاس سر از پا نمیشناسند. پیر و جوان در کلاسش شیفته حافظ هستند و این موضوع را میتوان از دقایق اول کلاس یعنی قبل از حضور وحیدی، از همهمه و هیجان شاگردانش و علاقه به شرح غزلیات حافظ دریافت. شاگردانش از طیف خاصی نیستند و از هر گروه سنی در میان آنها دیده میشود. همه با عشق سر کلاس حاضر میشوند و قبل از شروع مباحث غزلیات حافظ را برای یکدیگر نقد میکنند. وحیدی چندان علاقه ندارد که محفل حافظ را کلاس بنامیم و دراینباره میگوید: «دورهمی ما اصلا شبیه کلاس نیست و به همین دلیل ما اسم این دورهمی را «محفل حافظ» گذاشتهایم.»
۵۰ عاشق ادبیات
در این محفل خبری از رسم رایج کلاسهای ادبی و فرهنگی به معنای استاد و شاگردی و وحیدی، صرفا متکلم نیست. کلاس او دیالوگ محور اداره میشود. در ابتدای کلاس مقدمهای از هر جلسه و شیوه حافظ در سرایش اشعار مطرح میشود و شاگردان غزلی را که از هفته قبل تعیین شده، داوطلبانه میخوانند و ایرادات خواندن آنها توسط وحیدی گرفته میشود. او درباره محتوای این محفل ادامه میدهد: «محفل ما با دیالوگ تک تک افراد شروع میشود و من در اکثر اوقات ناظر مناظره آنها با یکدیگر هستم. شخصا علاقه ندارم که خودم فقط متکلم کلاس باشم چون معتقدم هر شخصی از دیدگاه خودش غزلیات حافظ را نقد میکند و این موضوع ایرادی هم ندارد. در این دورهمی اتفاقات خوشایندی از جمله خواندن غزل، اصلاح خواندن، نقد و بررسی غزل، ترجمه و مقصود غزل رقم میخورد که شاگردان میگویند برایشان تجربه بسیار ارزندهای است. من در محفل حافظ هر هفته میزبان حدود ۵۰ شاگرد هستم.»
کتاب حذر و سفر
وحیدی با وجود اینکه سالها تجربه تدریس دروس حوزه را دارد، حافظ را از همه ابعاد نگاه میکند و درباره دلایل علاقهمندیاش به حافظ میگوید: «در اشعار حافظ همه موضوعات گنجانیده شده است. موضوعاتی از جمله فلسفه، دین، روشنفکری، نقد اجتماعی، هنر، زیبایی، موسیقی تربیت و... به اصطلاح میگویند: حافظ از همه شعرا اندوختهای در چنته دارد. هیچ شاعری قبل از خودش نیست که حافظ دیوان آن را نخوانده باشد. او در دیوانش ترکیب جدید ایجاد کرده است. کسی که حافظ میخواند همه شاعران را با خودش دارد، از عبید سلمان ساوجی، سعدی، مولوی، عطار گرفته تا سنایی و نظامی. حافظ شخصیت جامعی دارد و این جامعیت شخصیتش از انسانشناسی دقیق او نشأت میگیرد حافظ تنها شاعری است که انسان را در زمین و آسمان نگاه میکند و در حالیکه در بخشی از اشعارش انسان مهمان سفره معنویت الهی است در همون لحظه انسان را در اسفل السافلین هم نگاه میکند. حافظ در یک مصرع انسان را در فرش میبیند و در بین بعدی در عرش، به همین دلیل اشعار حافظ برای من جذاب است و به آن علاقهمند شدم در یک کلام به دلیل همین تازگیها حافظ برایم شد کتاب سفر و حذر.»
شاگردان یواشکی!
از مهارتهای هنری مختلف بهرهمند است و خطاطی را خیلی حرفهای دنبال میکند و به رمان و داستان علاقه دارد و شاید به خاطر علاقهمندیهای خاصش است که شاگردانش معتقدند وقتی در محفل حافظ حاضر میشوند فارغ از غزلیات حافظ حالشان خوب است که این حال خوب را وحیدی به آنها منتقل میکند. این مدرس تشنه اشعار حافظ میافزاید: «همیشه در کلاسهای حوزه، سخنرانیها و محفل حافظ اصلیترین درس را درس حال خودم دانستهام و معتقدم شاگردان قبل از اطلاعات من، حال من را دریافت میکنند و همواره سعی میکنم با انتقال حال خوب ارتباط خوبی با آنها برقرار کنم. من ۲۵ سال در حوزه تدریس کردم و همیشه وقتی کلاسی برای عدهای تشکیل میدادم در فضایی دور تر از کلاسم چند نفری از شاگردان را میدیدم که برای بهره بردن از کلاسم نشستهاند و گوش میدهند. با گذشت سالها هنوز عدهای به من مراجعه میکنند و میگویند ما دزدکی از کلاس شما بهره مند میشدیم.»
معرفی حافظ به سایر ادیان
یکی دیگر از ویژگیهای محفل حافظ حضور مسیحیان در اینجاست. شاگردان محفل حافظ به ابتکار وحیدی سال نو میلادی در منزل یکی از آنها حضور یافتند و به او تبریک گفتند. وحیدی دراینباره بیشتر توضیح میدهد: «حافظ متعلق به دین خاصی نیست و ما در کلاسمان سعی کردهایم حافظ را در چهارچوب دین خاصی معرفی نکنیم. حافظ روح بزرگ دارد و در مشت نمیآید. من در کلاسم و حتی خارج از آن سعی کردهام حافظ را به ادیان مختلف معرفی کنم. به عنوان مثال تعدادی شاگرد مسیحی در محفل حافظ دارم که تصمیم گرفتم با آغاز سال نو میلادی یک جلسه از محفل را در منزل یکی از آنها برگزار کنم که خوشبختانه با استقبال خوبی روبهرو شدیم و محفل بینظیری در منزل او برگزار شد. وقتی از مسیحیان پرسیدم شما حافظ را کسی به غیر از دین خود میدانید؟ در جواب گفت: «من حافظ را از دین خودم میدانم و ارتباط خوبی با اشعار او برقرار میکنم.»
نظر شما